Friday, May 21, 2010

دلا


دلا نزد كسي بنشين كه او از دل خبر دارد

به زير آن درختي رو كه او گل‌هاي تر دارد


در اين بازار عطاران مرو هر سو چو بي‌كاران

به دكان كسي بنشين كه در دكان شكر دارد


ترازو گر نداري پس تو را زو رهزند هر كس

يكي قلبي بيارايد تو پنداري كه زر دارد


تو را بر در نشاند او به طراري كه مي‌آيد

تو منشين منتظر بر در كه آن خانه دو در دارد


به هر ديگي كه مي‌جوشد مياور كاسه و منشين

كه هر ديگي كه مي‌جوشد درون چيزي دگر دارد


نه هر كلكي شكر دارد نه هر زيري زبر دارد

نه هر چشمي نظر دارد نه هر بحري گهر دارد


بنال اي بلبل دستان ازيرا ناله مستان

ميان صخره و خارا اثر دارد اثر دار